تاریخ ایران، مانند بسیاری از سرزمینهای کهن، پر است از روایتهایی دربارهی عجیبترین انسانهای ایران؛ افرادی که با ویژگیهای جسمی یا تواناییهای خارقالعادهشان، نام خود را در حافظهی جمعی مردم و گزارشهای علمی ثبت کردهاند. از بیماریهای ژنتیکی نادر گرفته تا استعدادهای ذهنی کمنظیر، این افراد همواره مورد توجه پزشکان، پژوهشگران و رسانهها بودهاند.
مرد پُرموی فارس؛ نمادی از یک جهش ژنتیکی نادر
در میان عجیبترین انسانهای ایران، مردی از استان فارس در دههی ۱۳۴۰ بهدلیل پوشیده بودن تمام بدنش از موهای انبوه، به نام «مرد مویدار» مشهور شد. این پدیده در علم پزشکی با نام Hypertrichosis یا «پرموئی مفرط» شناخته میشود و در جهان کمتر از یک نفر در هر یک میلیارد انسان به آن مبتلاست.
پزشکان دانشگاه علوم پزشکی تهران سالها وضعیت این مرد را مورد مطالعه قرار دادند. هرچند این اختلال از نظر جسمی خطرناک نبود، اما از لحاظ روانی و اجتماعی فشار زیادی بر او وارد کرد. زندگی او یادآور این حقیقت است که گاهی تفاوت، هزینهای سنگین دارد.
زن مشهدی با دو رنگ چشم متفاوت
یکی دیگر از موارد قابل توجه در فهرست عجیبترین انسانهای ایران، زنی از مشهد بود که در دههی ۱۳۶۰ بهدلیل داشتن چشمانی با دو رنگ متفاوت — یکی آبی و دیگری قهوهای تیره — به شهرت رسید. این پدیده که در علم با عنوان Heterochromia شناخته میشود، نتیجهی تفاوت در میزان ملانین در عنبیهی چشم است.
او سالها به عنوان معلم زبان فارسی فعالیت میکرد و دانشآموزانش، چهرهی منحصربهفردش را نشانهای از زیبایی و تفاوت میدانستند. پزشکان تأیید کردند که این ویژگی هیچگونه تأثیری بر بینایی او نداشته است.
مردی که درد را احساس نمیکرد
در دههی ۱۳۷۰، روزنامهی همشهری گزارشی منتشر کرد دربارهی جوانی از کرمانشاه که هیچ دردی را حس نمیکرد. بررسیهای پزشکی نشان داد او مبتلا به بیماری نادری به نام Congenital Insensitivity to Pain است؛ یعنی ناتوانی مادرزادی در احساس درد.
در نگاه اول شاید این ویژگی نعمت به نظر برسد، اما در واقع خطری بزرگ محسوب میشود؛ چرا که فرد در هنگام جراحت یا سوختگی، متوجه آسیب نمیشود. پزشکان ایرانی این مورد را یکی از نادرترین پدیدههای عصبی ثبتشده در کشور دانستند. بدون شک، او از عجیبترین انسانهای ایران بود که علم پزشکی را شگفتزده کرد.
کودک نابغهی اهوازی؛ ماشین حساب انسانی
در اوایل دههی ۱۳۸۰، کودکی دهساله از استان خوزستان توجه رسانهها را به خود جلب کرد. او قادر بود محاسبات پیچیدهی ریاضی را بدون قلم یا ماشینحساب، در چند ثانیه انجام دهد. خبرنگاران او را «ماشین حساب انسانی» نامیدند و روانشناسان دانشگاه شهید چمران اهواز آزمایشهای مختلفی بر روی حافظهی عددی او انجام دادند.
نتایج نشان داد که قدرت پردازش عددی این کودک بیش از ده برابر میانگین افراد عادی است — پدیدهای که در علم به عنوان نوعی «هوش محاسباتی فوقالعاده» شناخته میشود. از همین رو، نام او نیز در میان عجیبترین انسانهای ایران قرار گرفت، اما این بار نه بهخاطر ظاهر، بلکه بهسبب توان ذهنی شگفتانگیزش.
پسر بلوچ که سه بار از صاعقه جان سالم به در برد
در سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱ شمسی)، خبرگزاریهای محلی از پسری در زاهدان به نام «یوسف بلوچ» گزارش دادند که طی سه سال متوالی، سه بار هدف صاعقه قرار گرفته و زنده مانده است. این اتفاق نادر موجب حیرت کارشناسان شد. پژوهشگران هواشناسی احتمال دادند که شرایط خاص منطقه و رطوبت بالا در کوهستانهای بلوچستان، در نجات او نقش داشته است.
با این حال، زنده ماندن فردی پس از سه برخورد متوالی صاعقه در تاریخ معاصر بیسابقه است و نام او را در فهرست عجیبترین انسانهای ایران جای داد.
میان اسطوره و واقعیت
سرزمین ایران کهن، همواره آمیزهای از اسطوره و علم بوده است. از قصههای مردان خارقالعاده در شاهنامه تا مستندات پزشکی مدرن، روایت عجیبترین انسانهای ایران نشان میدهد که مرز میان طبیعت و شگفتی تا چه اندازه باریک است.
هر یک از این افراد یادآور این نکتهاند که تنوع ژنتیکی و تواناییهای انسان هنوز هم رازهای بسیاری برای کشف دارد.
مطالعه بيشتر : تا کی باید ادامه یابد؟ محرومیت کودکان بلوچ از تحصیل و رویای ناتمام مدرسه
از «مرد پُرموی فارس» گرفته تا «کودک نابغهی خوزستانی»، داستان عجیبترین انسانهای ایران، بخشی از تاریخ کمتر گفتهشدهی این سرزمین است؛ تاریخی که نه از قصرها و پادشاهان، بلکه از انسانهایی متفاوت و استثنایی سخن میگوید.
این روایتها نه تنها کنجکاوی ما را برمیانگیزند، بلکه الهامبخش تلاشهای علمی و انسانی برای درک بهتر ماهیت وجود انسان هستند — زیرا گاهی در دلِ عجیبترین پدیدهها، راز زیباییِ آفرینش نهفته است.